Web Analytics Made Easy - Statcounter

یون سان، مدیر برنامه چین در مرکز استیمسون و همکار ارشد برنامه شرق آسیا در آن اندیشکده است. تخصص او در سیاست خارجی چین، روابط ایالات متحده و چین و روابط چین با کشور‌های همسایه و رژیم‌های اقتدارگرا می‌باشد. او از سال ۲۰۱۱ تا اوایل ۲۰۱۴ میلادی در اندیشکده بروکینگز به عنوان عضو مدعو فعالیت می‌کرد و بر روی فرآیند‌های تصمیم گیری امنیت ملی چین و روابط چین و آفریقا تمرکز کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یون از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ میلادی تحلیلگر امور چین برای گروه بین المللی بحران بود.   به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز، بهار گذشته ایالات متحده درخواست ملاقات بین "لی شانگ فو" وزیر دفاع چین و "لوید آستین" همتای امریکایی اش را مطرح کرد. هر دو نفر قرار بود در کنفرانس امنیتی سالانه که در ماه ژوئن(خرداد) در سنگاپور در شانگریلا برگزار می‌شود شرکت کنند؛ جایی که روسای دفاعی ایالات متحده و چین به طور سنتی با یکدیگر صحبت می‌کنند.   با توجه به فراوانی و شدت رفتار ناامن و تحریک آمیز چین در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، گردهمایی امسال فرصت مهمی برای این دو مقام بود تا به طور مستقیم با یکدیگر گفتگو کنند. برای مثال، در پایان ماه مه(اردیبهشت) چین یک جت جنگنده را درست در مقابل یک هواپیمای شناسایی ایالات متحده به پرواز درآورد. دو طرف به راهی برای کاهش تنش‌ها و ایجاد سازوکار‌هایی نیاز داشتند و هنوز هم نیاز دارند.   با این وجود، چین درخواست ملاقات ایالات متحده را رد کرد. دولت چین خاطر نشان ساخت که واشنگتن، لی را به دلیل خرید سیستم‌های تسلیحاتی روسی توسط چین در سال ۲۰۱۸ تحریم کرده و تا زمانی که این تحریم لغو نشود او با مقام‌های امریکایی دیداری نخواهد داشت. این تصمیم ناامید کننده بود، اما تعجب آور نبود.   چین از آگوست(مرداد) ۲۰۲۲ میلادی مجموعه گفتگو‌ها با ایالات متحده که قرار بود بین فرماندهان اصلی نظامی و هماهنگ‌کنندگان سیاست‌های دفاعی دو کشور صورت گیرد را به حالت تعلیق درآورده است. این تعلیق پس از بازدید "نانسی پلوسی" رئیس مجلس نمایندگان امریکا از تایوان صورت گرفت؛ سفری که رهبران چین را خشمگین ساخت.   با این وجود، دلیل دوام این شکاف عمیق‌تر است. چین از برقراری ارتباط نظامی با ایالات متحده خودداری ورزیده، زیرا معتقد است که سکوت نوعی اهرم است. چین از طریق این سکوت و عدم گفتگو مایل است وضعیتی را ایجاد نماید که ارتش امریکا احساس ناراحتی کند. چین دوست دارد واشنگتن نگران اقدامات نظامی تحریک آمیز پکن باشد، درخواست کند که چین تضمینی برای اطمینان خاطر ارائه دهد و در نهایت این اطمینان خاطر را دریافت نکند. پکن امیدوار است از طریق سلب امنیت و ایجاد فضای عدم اطمینان خاطر در ذهن مقام‌های امریکایی بتواند واشنگتن را برای کاهش حضور نظامی در آب‌ها و حریم هوایی نزدیک چین تحت فشار قرار دهد.   چین با وجود تمایل به تجاوز در همسایگی خود نمی‌خواهد جنگی را آغاز کند. با این وجود، به نظر نمی‌رسد که چین نگران باشد رویکردش باعث تحریک و آغاز جنگ شود. از نظر چین خطر درگیری نظامی پایین است.   در وهله نخست بدان خاطر که ایالات متحده درگیر جنگ اوکراین است و تمایلی به گشودن جبهه دیگری در غرب اقیانوس آرام ندارد. البته علیرغم آن که به نظر می‌رسد چین خواهان درگیری واقعی نیست، اما مایل است خطر احتمال وقوع جنگ را حفظ کند.   این واقعیت که پکن تمایل بیشتری برای پذیرش چنین خطراتی دارد آغاز مجدد گفتگو‌ها را برای واشنگتن دشوار می‌سازد. ایالات متحده می‌تواند با جنگ طلبانه‌تر ساختن رویکرد خود ارتش چین را مجبور به گفتگو کند برای مثال، از طریق انجام گشت زنی‌های بیش‌تر یا انجام مانور‌های بیش‌تر در غرب اقایوس آرام.   با این وجود، چنین تحرکاتی منطقه را بی ثبات‌تر می‌سازد و ممکن است نتواند ارتش چین را برای گفتگو‌های معنادار با همتای آمریکایی خود متقاعد سازد. در مقابل، واشنگتن می‌تواند برخی از خواسته‌های پکن را در ازای خطوط ارتباطی بهتر بپذیرد، اما در آن صورت این تصمیم نوعی پاداش به موضع چین قلمداد خواهد شد.   رفتار خاموش و همراه با سکوت   سیاست‌های نظامی چین ناشی از ناآگاهی نیست. پکن نیز مانند واشنگتن می‌داند که روابط نظامی می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد و از بروز درگیری‌ها جلوگیری نماید. به همین دلیل است که در دوره زمامداری "دونالد ترامپ" رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، چین مکررا به امید بحث در مورد مدیریت بحران با ایالات متحده در تماس بود.   چینی‌ها در آن زمان نگران بودند که ترامپ برای کسب اطمینان از پیروزی مجدد در انتخابات، جنگی را بر سر تایوان به راه اندازد. بنابراین، در آن برهه زمانی مقام‌های ارشد ارتش آزادیبخش خلق چین بار‌ها با همتایان امریکایی خود صحبت کردند. در واقع، چین به اندازه‌ای نگران بود که "لی زوچنگ" فرمانده ارتش آزادیبخش خلق چین دو تماس تلفنی با ژنرال آمریکایی "مارک میلی" رئیس ستاد مشترک ارتش داشت. میلی در هر دو تماس به زوچنگ اطمینان خاطر داد که ایالات متحده به طور ناگهانی حمله‌ای را آغاز نخواهد کرد.   اگرچه پکن می‌خواهد از بحران‌های ناخواسته جلوگیری کند، اما همواره چنین سناریو‌های مخاطره آمیزی را ذاتا بد نمی‌داند. مقام‌های چینی معتقدند که می‌توانند از برخی بحران‌ها برای پیشبرد منافع چین استفاده کنند. در زمانی که چین باور ندارد ایالات متحده یک درگیری داغ را آغاز کند، سیاست قبول مخاطره و رفتن تا مرز جنگ برای گرفتن امتیازات را راه خوبی قلمداد می‌کند.   زمانی که پکن اصرار داشت که لغو تحریم‌های وضع شده علیه لی وزیر دفاع چین، شرط دیدار او با آستین خواهد بود بایدن گفت که دولتش در حال بررسی این موضوع است. وزارت امور خارجه امریکا از اظهار نظر در این باره خودداری ورزید و پکن به سرعت این دیدار را رد کرد.   با این وجود، هدف پکن همیشه این نیست که قدرت مذاکره بیشتری را جمع آوری کند. مقام‌های چینی گاهی اوقات صرفا قصد دارند از روابط نظامی اجتناب ورزیده و همتایان امریکایی‌شان را در تاریکی رها کنند. پکن گمان می‌کند که چنین گفتگویی به عنوان یک نرده محافظ یا یک شبکه ایمنی عمل می‌کند که به ایالات متحده اجازه می‌دهد بدون ترس از عواقب تصمیمات‌اش به انجام فعالیت‌های نظامی در غرب اقیانوس آرام ادامه دهد.   بنابراین، از نظر چین یک خط ارتباط باز در مورد مسائل نظامی، رفتار واشنگتن را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به ایالات متحده اجازه خواهد داد تا آزادی عمل بیش تری داشته باشد. در مقابل، ممانعت از گفتگو ممکن است باعث شود تا مقام‌های امریکایی از دانستن خطوط قرمز چین محروم شده و در نتیجه محتاطانه‌تر رفتار کنند.   در نهایت آن که چین برای مدیریت بحران‌ها و جلوگیری از درگیری‌ها معتقد است که ایالات متحده باید گفتگو را متوقف کند و حذف منشاء تنش را آغاز کند؛ یعنی حضور واشنگتن در غرب اقیانوس آرام کمرنگ شود. لی این دیدگاه را در پاسخ به پرسشی درباره رفتار تحریک آمیز چین در شانگریلا این گونه بیان کرد: "چرا کشتی‌های جنگی و هواپیما‌های جنگی خارجی همواره در اطراف آب‌های سرزمینی و حریم هوایی چین در حال چرخش هستند"؟   پکن ممکن است استراتژی خود را کم خطر و با پاداش بالا ببیند، اما اگر ایالات متحده عقب نشینی نکند نتیجه می‌تواند درگیری و تشدید ناخواسته تنش‌ها باشد. برای مثال، چین و ایالات متحده ممکن است نسخه خطرناک تری از حادثه EP-۳، ۲۰۰۱ را تجربه کنند؛ حادثه‌ای که در آن دو هواپیمای نظامی چینی با یک هواپیمای جاسوسی ایالات متحده بر فراز دریای چین جنوبی مواجه شدند. در آن زمان، پکن و واشنگتن روابط بهتری داشتند و موضوع را به صورت مسالمت آمیز حل و فصل کردند. با این وجود، اگر امروز حادثه مشابهی رخ می‌داد و وزرای دفاع دو کشور با یکدیگر صحبت نمی‌کردند ممکن بود درگیری‌ای صورت می‌گرفت.   پکن و واشنگتن یک خط ویژه اختصاصی برای ارتباطات بحران دارند و اگر حادثه دیگری از نوع حادثه مذکور رخ دهد ایالات متحده احتمالا سعی خواهد کرد از آن استفاده کند. با این وجود، در فوریه(بهمن) گذشته پس از یافتن یک بالن جاسوسی چینی در حریم هوایی ایالات متحده، مقام‌های امریکایی  تلاش کردند از طریق خط تلفن با مقام‌های چینی تماس بگیرند، اما پکن به آن تماس پاسخ نداد. چین در مورد پاسخ ندادن به تماس خط تلفن امریکا رویکرد مشابه با مخالفت با دیدار وزیر دفاع اش با همتایی امریکایی را دارد: نشانه‌ای از ضعف خواهد بود و هدف رفتن تا مرز جنگ و سیاست پذیرش مخاطره را برهم می‌زند.   سیاستگذاران چینی با نشستن روی پرتگاه کاملا راحت هستند. در واقع، در داخل چین دیدگاهی  رایج وجود دارد که یک بحران نظامی ممکن است اجتناب ناپذیر و شاید حتی مطلوب باشد. با رقابت در غرب اقیانوس آرام استراتژیست‌های چینی متقاعد شده اند که پکن و واشنگتن باید به بن بستی مشابه بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ برسند؛ رویدادی که می‌تواند دو قدرت را در آستانه جنگ قرار دهد پیش از آن که بنشینند و در مورد شرایط همزیستی خود مذاکره کنند.   ایالات متحده گزینه ساده و خوبی برای گفتگو با چین ندارد. با این وجود، هنوز راه‌هایی وجود دارد که سیاستگذاران ایالات متحده می‌توانند از طریق آن با همتایان چینی خود برای پیش بینی پذیرتر ساختن روابط نظامی همکاری کنند. دو طرف می‌توانند به جای انتقاد از یکدیگر بر روی نگرانی‌های خاصی تمرکز کنند جایی که ممکن است بتوانند به تفاهم سازنده تری برسند. اگر چین و ایالات متحده نمی‌توانند در مورد مانور‌های "ایمن" در برخورد‌های نظامی هوایی و دریایی به توافق برسند شاید دست کم بتوانند در مورد این که چه نوع رفتار نظامی‌ای باید به عنوان رفتار "ناامن" تعریف شود با یکدیگر بحث و توافق کنند.   سیاستگذاران ایالات متحده باید به خاطر داشته باشند که تحمل ریسک چین ممکن است برای همیشه بالا نباشد. در واقع، مقام‌های چینی می‌توانند تا سال آینده محتاط‌تر باشند به ویژه بسته به آن چه در انتخابات برنامه ریزی شده تایوان رخ خواهد داد. طبق نظرسنجی‌ها احتمال پیروزی ویلیام لای" معاون رئیس جمهور فعلی تایوان که خواستار استقلال عملی آن جزیره است، بالا می‌باشد.   اگر چنین سناریویی رخ دهد منجر به اقدامات تنبیهی از سوی چین خواهد شد که به ناچار پاسخ ایالات متحده را در پی خواهد داشت. در آن صورت چین ممکن است مذاکرات نظامی را راهی برای آرام کردن اوضاع قلمداد کند. با این وجود، هیچ یک از این تعاملات اساسا هدف پکن را که همانا محدود کردن فعالیت‌های نظامی ایالات متحده در حاشیه چین است تغییر نخواهد داد. تا زمانی که ایالات متحده از منطقه عقب نشینی نکند پکن به اعمال فشار ادامه خواهد داد. کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: چین آمریکا غرب اقیانوس آرام مقام های امریکایی ایالات متحده ایالات متحده مقام های چینی اطمینان خاطر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۱۰۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!

استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های چهارستاره قدیمی آمریکا درباره حاج قاسم می‌گوید: « ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

 به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های قدیمی آمریکایی است که این روزها یا در کشتی تفریحی‌اش به سر می‌برد یا پای بازی گلف است. چنان اعتباری بین آمریکایی‌ها دارد که برای دیدارش باید به چندین نفر مراجعه کنند تا با این ژنرال چهارستاره صحبت کنند. او درباره حاج قاسم می‌گوید: «من از چیزهایی که مشاهده کردم، می‌توانم بگویم او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

اما برای اینکه معنای عمیق این نوع تعریف و تمجید دشمن از یک سردار بزرگ ایرانی را درک کنید، باید به انواع خاطرات درباره حاج قاسم مراجعه کنید. ماجرا به‌ویژه وقتی قابل تأمل می‌شود که پای صحبت‌های خودِ سردار بنشینید. کتاب «ذوالفقار» (برش‌هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم به همت علی اکبری مزدآبادی) دقیقا چنین فرصتی را برای شما فراهم می‌کند. کتابی که حاج قاسم در آن از صحنه‌های عجیب‌وغریب نبرد می‌گوید و هشت سالی که با شجاعت و ایثار گذشت. آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش‌هایی از این کتاب است.

فرماندهان جلوتر از نیروها
نیروهای ما از ارتفاعات ٢٠٢تا ارتفاعات عین‌خوش و ارتفاعات ابوغریب را اشغال کردند و می‌رفتند به طرف دهانه ابوغریب. آتش توپخانه‌های ما روی ارتفاعات ابوغریب بود و زودتر می‌رفتیم تا تنگه ابوغریب را ببندیم. نخستین بار یکی استیشن به ما داده بودند و نخستین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سیدغضنفر تهامی که بیسیم‌چیِ من بود و حسن دانایی‌فر که آن روز به‌اتفاق شهید زین‌الدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عین‌خوش را داشتند و حسن مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشت‌عباس و عین‌خوش را به‌عهده داشت، چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم. برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین که روی نقشه به تنگه ابوغریب می‌رسید، راه افتادیم و از دور، تأسیسات چاه‌نفت را دیدیم و یقین کردیم که به ظرف ابوغریب می‌رویم.

ماشینی که داخلش بودیم تکه‌تکه شد!
رسیدیم به چاه‌نفت. چهار تا پنج نفر عراقی جا مانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف ابوغریب. وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف می‌آمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور می‌کرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقی‌ها مشغول عبور کردن بود و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمی‌کردیم و به‌سرعت پشت سر ستون تانک می‌رفتیم که خودمان را برسانیم به ستون تانک. در یک ماشین تنها بودیم. همین که گفتیم تانک، انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضدخودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکه‌تکه شد.

احساس کردم صورتم سوخت...
عکس ماشین هست. توی تکه‌های ماشین ما چهار نفر در هوا معلق‌زنان افتادیم روی زمین و واقعاً عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببینید، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند. حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت و مقداری ترکش ریز به‌صورتم خورد و مهدی پایش زخمی شد. عمده ما زخم‌های کوچکی برداشتیم؛ درحالی‌که حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچ‌کس تصور نمی‌کرد زنده باشیم. با انفجار ماشین، همزمان پشت سر ما از جاده آسفالت، احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن، یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن کشته شدند. بعد بچه‌ها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول. این آخرین روز عملیات فتح‌المبین بود.

دشمنی که صددرصد آماده بود
قبل از عملیات «بیت‌المقدس» (که منجر به آزادسازی خرمشهر شد)، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیات «ثامن‌الأئمه»، عملیات «طریق‌القدس» و عملیات «فتح‌المبین». دیگر زمینی در جنوب، غیر از زمینِ خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتح‌المبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت، لذا خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد. یکی از آن ویژگی‌ها، طراحی عملیات بود.

هیچ طراح جنگی در دنیا نمی‌تواند!
الان بیش از ٣٠سال از جنگ گذشته است (زمان روایت این خاطره، ٣٠سال از جنگ گذشته بود) اما اگر دویست سال دیگر هم از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند، نمی‌توانند طرحی جامع‌تر از عملیات بیت‌المقدس طراحی کنند. جامع‌ترین طرح بود، البته این طرح، طرح بسیار متوکلانه‌ای بود، متهورانه و شجاعانه. طرحی طراحی شد که نیرو را نیمه‌شب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیش‌بینی کند این نیرو بدون اینکه با دشمن درگیر شود، ٢١کیلومتر در شب پیاده‌روی کند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر... چنین طرحی در طراحی، قدرت می‌خواهد، جسارت می‌خواهد چنین اقدامی. خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان، حسن باقری را. خیلی انسان بی‌نظیری بود. فکور بود. هیچ دانشگاه و دانشکده‌ نظامی نرفته بود اما خدا در وجود این جوان، دنیایی از فکر و توکل و قدرت قرار داده بود. حسن باقری، انسان عجیبی بود.

بیست و چند روز بی‌خوابی!
نکته دوم سرعت عمل بود. دشمن باور نمی‌کرد در چهلم عملیات فتح‌المبین، این عملیات آغاز شود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهره‌ها دیدنی بود. چهره‌های پر از دوده باروت، پر از خاک، یک گرد چند سانتی خاک روی همه این چهره‌ها نشسته بود. چهره‌هایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهیدحاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعدا توی آمبولانس، در صحنه میدان، عملیات را اداره می‌کرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ خسته هم بودند. بیست روز بگذرد و شما حتی دو شبانه‌روز نخوابید! بیست‌وچندروز پیوسته جنگ، بدون هیچ خوابی، بدون اینکه یک کسی بتواند یک دراز عادی در صحنه بکشد! من دقیقا چهره‌ها در ذهنم هست. آمدیم کنار همین سه‌راه حسینیه.‌ آنجا جلسه‌ای بود... وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود، آن چشم‌ها دیدنی بود. آن گردن‌هایی که حرف‌نزده به یک طرف می‌افتاد، دیدنی بود و کسی واقعاً نمی‌تواند آن حقیقت را نشان بدهد.

با چه رویی برگردیم؟
در همین جلسه بود که حسن باقری اعجازی انجام داد... به‌دلیل خستگی فوق‌العاده بچه‌های رزمنده، همه فرماندهان بحث‌شان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم، یکی دو هفته، سه هفته، تجدید قوا بشود، نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاق‌نظر وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت: «کجا برویم؟ ما بیست روز است که به مردم‌مان می‌گوییم خرمشهر در محاصره است. با چه رویی می‌خواهیم برگردیم؟» مفصل صحبت کرد. صحبت‌های حسن، جوّ جلسه را عوض کرد.

١٥ هزار اسیر، شوخی نیست!
عملیات، سه شب صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد. من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات که آن اتفاق معجزه‌آسا افتاد؟ بیش از ١٥هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت ١٥هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، ١٥هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز و مسلح، درحالی‌که با عقبه‌خودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم شوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخی‌ها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند و...

کامیون کامیون اسیر می‌آوردند...
آن‌قدر عدد اسرا زیادی بود که توصیه همه فرمانده‌هان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چراکه بچه‌های ما توی آنها گم می‌شدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون می‌آمدند اسرا را می‌بردند، تخلیه می‌کردند. در جنگ ما، یکی از جامع‌ترین صحنه‌هایی که می‌توان آن را به اندازه یک جنگ به نسل‌ها ارائه کرد، عملیات بیت‌المقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارت‌های حمدگونه بر زبان امام جاری شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است
  • چین معافیت تعرفه‌ای واردات محصولات آمریکایی را تمدید می‌کند
  • اختلاف ها حل نشد اما واشنگتن و پکن مسیر گفت و گو را انتخاب کردند
  • پیشگویی ترسناک نوستراداموس زنده جهان؛ منتظر تاریکی مطلق باشیـد!
  • آیا چین می‌تواند؟
  • چین هنوز سال‌ها از ایالات متحده عقب است
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • آیا اعتراضات دانشجویی باعث تغییر سیاست آمریکا می‌شود؟
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!